تحول آفرین
Disruptive Innovation
/dɪsˈrʌptɪv ˌɪnəʊˈveɪʃən/
به معنی نوآوری مختل کننده، بر هم زننده و تحول آفرین، به نوآوری یا فناوری گفته می شود که بازار موجود را با انجام کارهایی مانند: به چالش کشیدن قیمت ها، از رده خارج کردن یک فناوری قدیمی یا تغییر مخاطبان، مختل کند.در تئوری کسبوکار, یک نوآوری مختل کننده نوآوری است که یک بازار جدید و شبکه ارزش ایجاد میکند و در نهایتا باعث می شود که شرکتها, محصولات, و اتحادیهها ایجاد شوند. این اصطلاح از ابتدا و در سال 1995 توسط کلایتون ام. کریستنسن و همکارانش تعریف شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. [3] و تأثیرگذارترین ایده تجاری اوایل قرن 21 نامیده شد.Lingfei Wu ، Dashun Wang و James A. Evans این اصطلاح را تعمیم دادند تا از بین بیش از 65 میلیون مقاله ، حق ثبت اختراع و محصولات نرم افزاری مربوط به دوره زمانی 1954–2014 ، پیشرفت علم و فن آوری مختل کننده را شناسایی کنند. کارهای آنها به عنوان جلد شماره ماه فوریه 2019 [5] به عنوان برجسته ترین اثر Altmetric در سال 2019 انتخاب شد. همه نوآوری ها مخرب نیستند حتی اگر انقلابی باشند. به عنوان مثال ، اولین خودروها در اواخر قرن نوزدهم نوآوری مختل کننده نبودند ، زیرا اتومبیل های اولیه کالاهای لوکس گران قیمتی بودند که بازار وسایط نقلیه که با اسب کار می کردند(مانند درشکه ها) را مختل نمی کردند. بازار حمل و نقل اساساً تا زمان شروع مدل فورد مدل تی با قیمت پایین در سال ۱۹۰۸ دست نخورده باقی ماند. [7] خودرو تولید شده یک نوآوری مختل کننده بود, چرا که بازار حمل و نقل را تغییر داد, در حالی که سی سال اول تولید اتومبیلها این اتفاق نیفتاد. نوآوری های مختل کننده بیشتر از شرکت های پیشرو بازار در خارج از کشور و کارآفرینان در استارتاپ ها تولید می شود. فضای کسب و کار رهبران بازار به آنها اجازه نمی دهد که در ابتدای ظهور، نوآوری های مختل کننده را دنبال کنند ، زیرا در ابتدا به اندازه کافی سودآور نیستند و توسعه آنها می تواند منابع کمیاب را از نوآوری های پایدار (که برای رقابت در برابر رقابت فعلی لازم است) از بین ببرد. [8] تیم های کوچک بیشتر از تیم های بزرگ نوآوری مختل کننده ایجاد می کنند. [5] یک فرآیند مختلکننده از نوآوری در رویکردی متعارف زمان بیشتری صرف می کند و ریسک مربوط به آن از سایر نوآوری های خلاقانه یا تکاملی بیشتر است ،اما زمانی که در بازار مستقر میشوند، نفوذ بسیار سریعتر و درجه بالاتری از تاثیر را بر بازارهای تثبیتشده به دست میآورند. [۹] فراتر از کسب و کار و نوآوری های مختل کننده اقتصادی ، می توان نوآوری های مختل کننده را برای برهم زدن سیستمهای پیچیده از جمله جنبههای اقتصادی و تجاری در نظر گرفت. [۱۰] از طریق شناسایی و تجزیه و تحلیل سیستم ها برای نقاط احتمالی تداخلی ، می توان تغییرات متمرکز بر مداخلات مختل کننده را طراحی کرد. [11]
تاریخچه و کاربرد این اصطلاح
اصطلاح فن آوری های برهم زننده توسط کلایتون ام. کریستنسن ابداع شد و در مقاله خود در سال 1995 با همکاری جوزف بوور در زمینه فن آوری های برهم زننده با عنوان: گرفتن موج [12] معرفی شد. هدف این مقاله هم مدیران مدیریتی است که بودجه یا تصمیمات خرید را در شرکتها می گیرند و هم جامعه تحقیقاتی که بیشتر مسئولیت معرفی ناقض اخلال در بازار مصرف را دارد. وی این اصطلاح را بیشتر در کتاب خود با عنوان معمای ژن نوآور شرح میدهد. [13] مشکل ژن نوآور در مورد صنعت محرک دیسک (صنعت درایو دیسک و حافظه ، با تکامل سریع فناوری خود ، به منظور مطالعه فن آوری است که در دهه 1990 به کریستینسن برای مطالعه ژنتیک مگس ها گفته شد [14]) و صنعت حفاری و حرکت زمین (که در آن عمل هیدرولیک به آرامی ، اما به صورت نتیجه بخش ، ماشین آلات فعال شده توسط کابل را جابجا می کند). کریستنسن در ادامه همکاری خود با مایکل پورتر اصطلاح فن آوری مختل کننده را جایگزین نوآوری مخرب کرد زیرا تشخیص داد که اکثر فن آوری ها ذاتاً مختل کننده یا پایدار نیستند. [15] بلکه این مدل کسب و کار است که فرصت موفقیت عمیق بازار را شناسایی می کند و ً به عنوان بردار مختل کننده عمل می کند. با این حال ، درک مدل کسب و کار کریستنسن ، که عامل برهم زننده ایده ای است که از ذهن مبتکر به یک محصول قابل فروش منتقل می شود ، در درک چگونگی تسهیل فن آوری نوین در تخریب سریع فن آوری ها و بازارهای مستقر توسط اخلال گر نقش اساسی دارد. کریستنسن و مارک دبلیو جانسون ، که بنیانگذار شرکت مشاور مدیریت Innosight است ، در مقاله ای که در مجله کسب و کار هاروارد بیزنس با عنوان "بازآفرینی مدل کسب و کار " در سال 2008 چاپ شد، پویایی "نوآوری در مدل کسب و کار" را توصیف کردند. [16] مفهوم فناوری مختل کننده به یک سنت طولانی در شناسایی تغییرات فن آوری رادیکال در مطالعه نوآوری توسط اقتصاددانان ، و پیاده سازی و اجرای آن توسط مدیریت آن در سطح شرکت یا سیاست گذاری ادامه می دهد.
به گفته کریستنسن ، "اصطلاح" نوآوری مختل کننده "زمانی گمراه کننده است که برای اشاره به مشتق یا" ارزش لحظه ای "از رفتار بازار محصول یا خدمات استفاده می شود ، نه به صورت یکپارچه از "مجموع سوابق ، از رفتار بازار محصول. "[17]
در اواخر دهه 1990 ، بخش خودروسازی با همکاری با مشاور دیوید اوریان ، مشاور فناوری "ساخت مخرب" را که به موجب آن استفاده از فن آوری خارج از قفسه فعلی با نوآوری جدیدتر برای ایجاد آنچه او "یک مزیت ناعادلانه" نامید آغاز كرد . فرآیند تغییر فناوری به عنوان یک کل باید نقشی "سازنده" در بهبود روش فعلی تولید داشته باشد ، اما به طور مختل کننده بر کل مدل مورد تجاری تأثیر می گذارد ، و در نتیجه منجر به کاهش قابل توجهی از اتلاف انرژی ، مواد ، نیروی کار یا هزینه های قدیمی به کاربر می شود.
نظریه کریستنسن با در نظر گرفتن این بینش که یک کمپین تبلیغاتی اقناع کننده می تواندبه اندازه پیچیدگی های فناورانه درآوردن یک محصول موفق به بازار موثر باشد, نظریه کریستنسن توضیح می دهد که چرا بسیاری از نوآوری های مختل کننده ، فناوری های پیشرفته یا مفیدی نیستند ، که پیش فرض مورد انتظار آن است در عوض ، آنها اغلب ترکیبی از اجزای موجود در خارج از قفسه هستند که با زیرکی روی یک شبکه ارزش کوچک و نوپا اعمال می شوند.
سایت خبری آنلاین TechRepublic پایان استفاده از این اصطلاح و اصطلاحات مشابه را پیشنهاد می کند ، که نشان می دهد از سال 2014 بیش از حد از اصطلاحات تخصصی استفاده شده است. [18]
چه نوآوری مختل کننده است و چه نوآوری مختل کننده نیست؟
• اختلالی فرآیندی است نه کالا یا خدمتی که از بدو تولد تا جریان اصلی اتفاق می افتد
• از سطوح پایین رده (مشتریانی که تقاضای کمتری دارند) یا بازار جدید (جایی که هیچ یک وجود نداشت) نشات بگیرید
• شرکت های جدید تا زمانی که کیفیت با استانداردهای آنها مطابقت نداشته باشد ، مشتریان اصلی را جلب نمی کنند
• موفقیت یک شرط نیست و برخی از مشاغل می توانند مختل باشند اما شکست بخورند
• مدل تجاری شرکت جدید با رئیس فعلی تفاوت قابل توجهی دارد [17]
کریستنسن به توسعه و اصلاح نظریه ادامه می دهد و پذیرفته است که همه نمونه های نوآوری مختل کننده کاملاً در نظریه او نمی گنجند. به عنوان مثال ، وی اذعان کرد که منشأ قرار گرفتن در انتهای بازار همیشه علت نوآوری مختل کننده نیست ، بلکه مدل های کسب و کار رقابتی را ، با استفاده از Uber به عنوان مثال پرورش می دهد. وی در مصاحبه با مجله فوربس اظهار داشت:
"اوبر به من کمک کرد تا درک کنم این نیست که بودن در انتهای بازار دلیل نوآوری مختل کننده نیست ، بلکه علت آن مدل کسب و کاری است که از نظر رقابت پذیری جذاب نیست". [19]
تئوری
درک تئوریک کنونی از نوآوری مختل کننده متفاوت از آن چیزی است که به طور پیش فرض انتظار می رود ، ایده ای که کلیتون ام. کریستنسن آن را "فرضیه لغزش تکنولوژی" خواند. این ایده ای ساده گرایانه است که معتقد است: یک شرکت مستقر به این دلیل شکست می خورد "از نظر فنی" با شرکت های دیگر همگام نمی شود. در این فرضیه ، بنگاه ها مانند کوهنوردانی هستند که در حال حرکت به سمت بالا هستند ، جایی که فقط برای پایداری در مسیر صعود به تلاش مداوم نیاز دارند و هرگونه وقفه در تلاش (مانند رضایت خاطر ناشی از سودآوری) باعث افت سریع و حرکت به سمت سرازیری می شود. کریستنسن و همکارانش نشان داده اند که این فرضیه ساده انگارانه غلط است. آنچه آنها نشان داده اند این است كه شركتهای خوب معمولاً از نوآوریها آگاه هستند ، اما محیط كسب و كار آنها به آنها اجازه نمی دهد كه در ابتدای پیدایش آنها را دنبال كنند ، زیرا در ابتدا به اندازه كافی سودآور نیستند و توسعه آنها می تواند منابع کمیاب را از نوآوری های پایدار (که برای رقابت در محیط رقابتی لازم است) دور كند. از نظر کریستنسن ، شبکه های ارزش موجود یک شرکت ارزش کافی برای نوآوری مختل کننده قائل نیستند تا بتواند توسط آن شرکت دنبال شود. در عین حال ، شرکتهای نوپا در عین حال, شرکتهای تازهتاسیس در شبکههای دارای ارزش متفاوت, حداقل تا زمانی که نوآوری مختلکننده آنها قادر به حمله به شبکه ارزش قدیمیتر است, به سر میبرند. در آن زمان ، شرکت مستقر در آن شبکه در بهترین حالت فقط می تواند حمله به سهم بازار را با ورود بیش از حد مجاز ، که بقا (نه رونق) تنها پاداش آن است ، خنثی کند. [8]
در فرضیه لغزش فناوری ، کریستنسن نوآوری مختل کننده را از نوآوری پایدار متمایز کرد. وی توضیح داد که هدف بعدی بهبود عملکرد محصول موجود است. [20] از سوی دیگر ، او یک نوآوری مختلکننده را به عنوان محصول یا خدمتی که برای مجموعه جدیدی از مشتریان طراحی شده ، تعریف می کند. به طور کلی ، نوآوری های مختل کننده از منظر فنی ساده بودند و متشکل از اجزای خارج از قفسه که در یک معماری محصول که اغلب ساده تر از رویکردهای قبلی بودند ، جمع شده اند. آنها کمتر از آنچه مشتریان در بازارهای مستقر می خواهند را ارائه می دهند و بنابراین به ندرت می توانند در ابتدا در آنجا استخدام شوند. آنها بسته متفاوتی از ویژگی ها را ارائه می دهند كه فقط در بازارهای در حال ظهور از جریان اصلی و غیر مهم از آن ارزش دارند. [21] کریستنسن همچنین خاطرنشان کرد: محصولاتی که به عنوان نوآوری های مخرب در نظر گرفته می شوند ، برای دستیابی سریع به بازار و مزیت رقابتی ، از مراحل طراحی و توسعه محصول سنتی عبور می کنند. [22] او استدلال کرد که نوآوری های مختل کننده می تواند به شرکت های موفق و با مدیریت خوب آسیب برساند که پاسخگوی مشتریان خود هستند و تحقیقات و توسعه عالی دارند. این شرکت ها تمایل دارند بازارهای مستعد ابتکارات مختل کننده را نادیده بگیرند ، زیرا بازارها حاشیه سود بسیار محدودی دارند و برای ارائه نرخ رشد خوب به یک شرکت مستقر (قابل اندازه) بسیار کوچک هستند. [23] بنابراین ، فناوری برهم زننده نمونه ای از مواردی را ارائه می دهد که توصیه های رایج در دنیای کسب و کار برای "تمرکز بر مشتری" (یا "نزدیک به مشتری ماندن" ، یا "گوش دادن به مشتری") می تواند از نظر استراتژیک زیانبخش باشد.
در حالی که کریستنسن استدلال می کرد که نوآوری های مخرب می تواند به شرکت های موفق و با مدیریت خوب آسیب برساند ، اوریان پاسخ داد که ادغام "سازنده" نوآوری موجود ، جدید و آینده نگرانه می تواند منافع اقتصادی همین شرکت های خوب مدیریت شده را بهبود بخشد ، ایجاد مدیریت به طور کلی مزایای سیستماتیک را درک می کند.
نحوه ایجاد اختلال در سطح پایین در طول زمان
کریستنسن بین "اختلال در سطح پایین" ، که نیازی به عملکرد کامل ارزیابی شده توسط مشتریان در اواخر بازار ندارند ، و "اخلال در بازار جدید" که مشتریانی را هدف قرار میدهند که نیاز دارند که قبلاً توسط متصدیان موجود ثبت شدهباشند تمایز قایل می شود. [24] "اختلال در سطح پایین" زمانی اتفاق می افتد که نرخ بهبود محصولات بیش از نرخ پذیرش مشتریان از عملکرد جدید باشد. بنابراین ، در برخی موارد عملکرد محصول نیازهای بخش خاصی از مشتری را برطرف می کند. در این مرحله ، ممکن است یک فناوری مختل کننده وارد بازار شود و محصولی را ارائه دهد که عملکرد کمتری نسبت به شرکت فعلی داشته باشد اما بیش از نیاز بخشهای خاص باشد و بدین ترتیب جایگاه خود را در بازار بدست آورد. در اخلال در سطح پایین ، مختل کننده تمرکز بر روی خدمت به حداقل مشتری سودآور متمرکز است که از یک محصول خوب خوب راضی است.. این نوع مشتری مایل به پرداخت حق بیمه برای بهبود عملکرد محصول نیست. هنگامی که مختل کننده در این بخش مشتری جایگاه خود را پیدا کرد ، به دنبال بهبود حاشیه سود خود است. برای اخذ حاشیه سود بالاتر ، مختل کننده باید وارد بخشی شود که مشتری مایل است کمی بیشتر برای کیفیت بالاتر بپردازد. برای اطمینان از این کیفیت در محصول خود ، مختل کننده نیاز به نوآوری دارد. شرکت فعلی برای حفظ سهم خود در یک بخش نه چندان سودآور کار زیادی انجام نخواهد داد و در بازارهای صعودی حرکت می کند و بر مشتریان جذاب تر خود متمرکز می شود. پس از تعدادی از این برخوردها, متصدی باید به بازارهای کوچکتر از قبل خدمت کند. و در نهایت, تکنولوژی مختل کننده با تقاضاهای سودآورترین بخش مواجه میشود و شرکت مستقر را از بازار بیرون میراند. . "اخلال در بازار جدید" زمانی اتفاق می افتد که کالایی متناسب با بخش جدید یا نوظهور بازار باشد که توسط متصدیان فعلی صنعت ارائه نمی شود. برخی از محققان خاطرنشان می كنند كه ایجاد یك بازار جدید یك ویژگی مشخص در نوآوری مختل کننده است ، به ویژه به روشی که تمایل به بهبود محصولات یا خدمات در مقایسه با محرکهای بازار عادی دارد. [25] این محصول در ابتدا به بازار طاقچه ای عرضه می شود و درصورت تعریف صنعت با گذشت زمان قادر به نفوذ به بازار یا ترغیب مصرف کنندگان به بازارهای جدیدی است که ایجاد کرده است. [25] برون یابی نظریه برای تمام جنبههای زندگی به عنوان روش تحقیق با اتکا به مطالعات موردی منتخب به عنوان شکل اصلی شواه به چالش کشیده شدهاست، [26] [27] جیل لپور اشاره میکند که برخی از شرکتهایی که توسط این نظریه به عنوان قربانی اختلال در یک دهه یا بیشتر شناسایی شدهاند، امروزه بیشتر در صنایع خود حاکم هستند (از جمله Seagate Technology ، U.S. Steel و Bucyrus) [26] لپور سوال می کند که آیا این نظریه بیش از حد فروخته شده و مورد سوءاستفاده قرار گرفته است؟ گویا می تواند همه چیز را در هر حوزه زندگی توضیح دهد ، از جمله کسب و کار، آموزش و پرورش و نهادهای عمومی. [26]
فناوری مختل کننده
در سال 2009 میلان زلنی فن آوری بالا را فن آوری مختل کننده توصیف کرد و این سوال را مطرح کرد که چه چیزی مختل می شود؟ به گفته زلنی ، پاسخ این است که شبکه پشتیبانی فناوری بالا است. [28] به عنوان مثال معرفی خودروهای الکتریکی شبکه پشتیبانی را برای اتومبیلهای بنزینی (شبکه گاز و ایستگاههای خدماتی) مختل میکند.. چنین اختلالی به طور کامل مورد انتظار است و بنابراین به طور موثر توسط صاحبان شبکه پشتیبانی مقاومت می کند. در بلند مدت ، فن آوری مختل کننده شبکه قدیمی پشتیبانی را دور می زند ، ارتقا می دهد یا جایگزین آن می شود. هاکسل (2012) با زیر سوال بردن مفهوم یک فناوری مختل کننده، چگونگی نامگذاری و چارچوب بندی چنین فناوری هایی را زیر سوال می برد و خاطرنشان می کند که این یک عمل موقعیتی و گذشته نگر است. [29] [30] فناوری که شکلی از رابطه اجتماعی است ، همیشه رشد می کند. هیچ فناوری ثابت باقی نمی ماند. فناوری دقیقاً مانند موجودات زنده متولد می شود، رشد می کند ، بالغ می شود و در مسیر تفول قرار می گیرد. [31] چرخه زندگی تکاملی در استفاده و توسعه هر فناوری رخ می دهد. یک هسته جدید با فناوری پیشرفته پدیدار شده و شبکه های پشتیبانی فن آوری موجود (TSN) را به چالش می کشد ، بنابراین مجبور به همکاری با آن می شوند. نسخه های جدید هسته با تأثیرات فناوری پیشرفته بالا و کوچکتر ، در یک TSN مناسب تر طراحی و نصب می شوند. فناوری بالا با داشتن نسخه های کارآمدتر با همان شبکه پشتیبانی ، به فناوری عادی تبدیل می شود. سرانجام ، حتی بهره وری نیز کاهش می یابد ، تاکید به ویژگی های درجه سوم محصول (ظاهر ، سبک) تغییر می کند و فناوری به فناوری مناسب با حفظ TSN تبدیل می شود. این حالت تعادل فناوری در برابر قطع شدن توسط یک جهش تکنولوژیکی ایجاد و پایدار می شود. سپس فناوری پیشرفته جدید ظاهر می شود و چرخه تکرار می شود. کریستنسن در مورد این روند در حال پیشرفت فناوری گفت: تغییرات تکنولوژیکی که به شرکتهای مستقر آسیب می رساند از نظر فناوری معمولاً کاملاً جدید و دشوار نیستند. با این حال ، آنها دارای دو ویژگی مهم هستند: اول ، آنها به طور معمول بسته متفاوتی از ویژگی های عملکرد را ارائه می دهند - ویژگی هایی که حداقل در ابتدا ، توسط مشتریان فعلی ارزش گذاری نمی شوند. دوم اینکه، ویژگی های عملکردی که برای مشتریان موجود خلق ارزش می کنند با چنان سرعتی بهبود می یابند که بعداً فناوری جدید می تواند به آن بازارهای ایجاد شده حمله کند. [32] گزارش توسعه جهانی 2019 بانک جهانی در مورد ماهیت متغیر کار [33] بررسی می کند که چگونه فناوری تقاضای نسبی برای مهارت های خاص در بازارهای کار را شکل می دهد و دامنه فعالیت شرکت ها ( برای مثال رباتیک و فن آوری های دیجیتال) را گسترش می دهد برای مثال, جایگزینی کار با ماشینآلات برای کارآمدتر کردن, و توسعه تعداد کارها و محصولات. جوزف بوور [34] فرایند چگونگی تبدیل فناوری مختل کننده ، از طریق شبکه پشتیبانی لازم در یک صنعت خاص را توضیح داد. زمانی که یک فنآوری پتانسیل تحول یک صنعت را دارد، شرکت های مستقر معمولاً آن را غیرجذاب می دانند: این چیزی نیست که مشتریان اصلی آنها بخواهند و حاشیه سود پیش بینی شده آن برای پوشش ساختار هزینه های شرکت های بزرگ کافی نیست. در نتیجه ، این فناوری جدید به نفع آنچه که در حال حاضر در بین بهترین مشتریان محبوب هستند ، نادیده گرفته می شود. اما سپس یک شرکت دیگر وارد عمل می شود تا نوآوری را به بازار جدیدی برساند. پس از استقرار فناوری مختل کننده در آنجا ، نوآوری در مقیاس کوچکتر به سرعت، عملکرد فناوری مذکور را در ویژگی هایی که ارزش اصلی مشتریان را دارند افزایش می دهد. [35] به عنوان مثال ، خودرو در مقایسه با کالسکه از فناوری بالایی برخوردار بوده است. با این حال ، با این حال, این خودرو به فنآوری تبدیل شد و در نهایت به فنآوری مناسب با یک TSN ثابت و بیتغییر تبدیل شد. پیشرفت اصلی در صنعت ، نوعی اتومبیل الکتریکی است( خواه منبع انرژی خورشید ، هیدروژن ، آب ، فشار هوا یا پریز سنتی شارژ باشد). خودروهای الکتریکی بیش از چندین دهه است که از اتومبیل بنزینی در حال عبور هستند و اکنون در حال جایگزینی به جای خودرو بنزینی سنتی هستند. یا در مثالی دیگر چاپخانه تحولی بود که نحوه ذخیره ، انتقال و تکثیر اطلاعات را تغییر داد. این کار به نویسندگان قدرتمند اجازه میدهد که سانسور و اضافهبار اطلاعات را در فنآوری نوشتاری ترویج کنند.. میلان زلنی پدیده فوق را توصیف کرد. [36] او همچنین نوشت که: در اجرای فن آوری بالا اغلب مقاومت می شود. این مقاومت از طرف شرکت کنندگان فعال در TSN لازم به خوبی درک شده است. در مقابل ماشین الکتریکی توسط اپراتورهای پمپ بنزین مقاومت می شود به همان روشی که دستگاه های فروش خودکار (خودپردازها) توسط دست اندرکاران بانک و اتومبیل های سازندگان اسب سواری مقاومت می کنند. فناوری از نظر کیفی TSN را بازسازی نمی کند و بنابراین در برابر آن مقاومت نمی شود و هیچ گاه در برابر آن مقاومت نشده است. مدیریت میانی در برابر مهندسی مجدد فرآیند تجارت مقاومت می کند زیرا BPR نشان دهنده حمله مستقیم به شبکه پشتیبانی (سلسله مراتب هماهنگ کننده) است که در آن رشد می کنند. کسانی که TSN راحتی تخصص باریک و کار با فرمان را فراهم می کنند ، در برابر کار تیمی و چند عملکرد مقاومت می کنند. [37]
رسانه های اجتماعی را می توان نوآوری مخل در ورزش دانست. به طور خاص ، روشی که امروزه اخبار در ورزش پخش می شود در مقایسه با دوران قبل از اینترنت که اخبار ورزشی عمدتا در تلویزیون ، رادیو و روزنامه ها پخش می شد. رسانه های اجتماعی بازار جدیدی را برای ورزش ایجاد کرده اند که قبلاً وجود نداشت به این معنا که بازیکنان و هواداران به اطلاعات مربوط به ورزش دسترسی سریع دارند.
جلوه های با تکنولوژی بالا
فناوری بالا هسته فناوری است که معماری (ساختار و سازمان) اجزای شبکه پشتیبانی فناوری را تغییر می دهد. بنابراین فناوری بالا ماهیت کیفی وظایف TSN و روابط آنها و همچنین جریانهای فیزیکی ، انرژی و اطلاعات لازم را دگرگون می کند. این امر همچنین بر مهارت های مورد نیاز ، نقش های ایفا شده و سبک های مدیریت و هماهنگی - فرهنگ سازمانی خود تأثیر می گذارد. این نوع هسته فن آوری با هسته فن آوری معمولی متفاوت است ، که ماهیت کیفی جریان ها و ساختار پشتیبانی را حفظ می کند و فقط به کاربران اجازه می دهد کارهای مشابه را به همان روش ، اما سریع تر ، با اطمینان تر ، در مقادیر بیشتر انجام دهند ، یا کاراتر. همچنین با هسته فن آوری مناسب متفاوت است ، که TSN را با هدف پیاده سازی فناوری حفظ می کند و به کاربران امکان می دهد به جای بهبود کارایی عملکرد ، همان کارها را در همان سطح قابل مقایسه با همان روش انجام دهند. [38] در مورد تفاوت بین فناوری بالا و فناوری پایین ، میلان زلنی یک بار گفت: اثرات فناوری پیشرفته همیشه با تغییر سیستم خود ، مقایسه مستقیم را از بین می برد ، بنابراین به اقدامات جدید و ارزیابی های جدید از بهره وری آن نیاز دارد. صرفاً براساس هزینه ، ارزش فعلی خالص یا بازده سرمایه گذاری ، فناوری پیشرفته را نمی توان با فناوری موجود مقایسه و ارزیابی کرد. فقط در یک TSN تغییرناپذیر و نسبتاً پایدار چنین مقایسه مستقیم مالی معنی دار خواهد بود. به عنوان مثال ، می توانید ماشین تحریر دستی را با ماشین تحریر برقی مقایسه کنید ، اما ماشین تحریر با پردازشگر متن را نه. در اینجا چالش مدیریت فناوری پیشرفته نهفته است. [39] با این حال، همه تکنولوژیهای مدرن فناوریهای پیشرفته نیستند. آنها باید به عنوان چنین تابعی به کار برده شوند و در شرایط لازم قرار داده شوند .. آنها باید فرد را توانمند کنند زیرا فقط از طریق فرد می توانند دانش خودرا توانمند کنند. همه فناوری های اطلاعاتی اثرات یکسانی ندارند. برخی از سیستم های اطلاعاتی هنوز برای بهبود سلسله مراتب سنتی فرماندهی طراحی شده اند و در نتیجه به دنبال حفظ و تحکیم TSN موجود هستند. به عنوان مثال ، مدل اجرایی مدیریت ، تقسیم وظیفه و کار را افزایش می دهد ، دانش را بیشتر تخصصی می کند ، مدیریت را از کارگران جدا می کند و اطلاعات و دانش را در مراکز متمرکز می کند. همانطور که دانش از سرمایه، نیروی کار و مواد خام به عنوان منبع اقتصادی غالب استفاده میکند، فنآوریها هم شروع به انعکاس این تغییر میکنند. فناوری ها به سرعت از سلسله مراتب متمرکز به شبکه های توزیع منتقل می شوند. امروزه دانش نه در یک ذهن برتر ، کتاب فوق العاده یا ابر پایگاه داده وجود ندارد ، بلکه در یک الگوی رابطه ای پیچیده از شبکه هایی است که برای هماهنگی عملکرد انسان به کار گرفته می شود..
پاسخ حسابرس داخلی
حسابرس داخلی نقش مهمی در حفظ کنترل موثر ریسکهای نوظهور ایفا میکند.. اگر حسابرسان ریسک های مربوط به اختلال را برطرف نکنند ، مشاغل ریسک را افزایش می دهند یا فرصت را از دست می دهند. [40] آلس بحث کرده است که بیگ دیتا نوآوری مختل کننده ای است که حسابرسان باید آن را در عمل بگنجانند. [41] مطالعه ای در سال 2019 انجام شده در مورد پاسخ حسابرسان داخلی به نوآوری مختل کننده که گزارشی از تحول حسابرسی داخلی برای واکنش به تغییرات است. اختلالات بررسی شده شامل تجزیه و تحلیل داده ها ، فرایندهای چابک ، پردازش ابری ، اتوماسیون فرآیند رباتیک ، حسابرسی مداوم ، تغییر تنظیمات و هوش مصنوعی است. [42] یک رویکرد فعال برای نوآوری اخلال گر یک رویکرد فعال برای پرداختن به چالش ناشی از نوآوری های مختل کننده توسط دانشمندان مورد بحث قرار گرفته است. [43] [44] [45] پتزولد از عدم آگاهی از فرآیند تغییر جهت مطالعه نوآوری مختلکننده در طول زمان از دیدگاه فرآیند انتقاد کرده و مفهوم را پیچیده تر ساخت تا درک درستی از گسترش آن و پیشبرد قابلیت مدیریت آن را پشتیبانی کند. با در نظر گرفتن ماهیت چند بعدی نوآوری مختل کننده ، یک چارچوب اندازه گیری توسط Guo ایجاد شده است تا بتواند ارزیابی سیستمی از پتانسیل مختل کننده نوآوری ها ، ارائه بینش برای تصمیم گیری در مورد راه اندازی محصول / خدمات و تخصیص منابع را فراهم کند. مدیران میانی نقش مهمی در پایداری بلند مدت هر بنگاه اقتصادی ایفا می کنند و بنابراین مورد بررسی قرار گرفتهاند تا نقش فعال در بهرهبرداری از فرآیند نوآوری مختلکننده داشته باشند. [46] [47]
نمونه هایی از اختلال
در دنیای واقعی, تعمیم کامپیوترهای شخصی نشان میدهد که دانش چگونه به نوآوری تکنولوژی در حال پیشرفت کمک میکند.. مفهوم متمرکز اصلی (یک رایانه ، تعداد زیادی از افراد) ایده ای مغایر با دانش در مورد پیش از تاریخ محاسبات است و نارسایی ها و نواقص آن به وضوح آشکار شده است. عصر محاسبات شخصی رایانه های قدرتمندی را "روی هر میز" (یک نفر ، یک رایانه) به ارمغان آورد. این دوره انتقالی کوتاه برای عادت کردن به محیط محاسباتی جدید لازم بود ، اما از نقطه نظر تولید دانش کافی نبود. ایجاد و مدیریت دانش کافی عمدتاً از طریق شبکه سازی و محاسبات توزیع شده (یک نفر ، بسیاری از رایانه ها) حاصل می شود. هر کامپیوتر شخصی باید یک نقطه دسترسی به کل چشمانداز محاسبات یا بومشناسی را از طریق اینترنت از ارتباط با کامپیوترهای دیگر, پایگاههای داده, و پردازندههای مرکزی و همچنین تولید, توزیع, و تسهیلات خردهفروشی ایجاد کند. برای اولین بار, فنآوری به جای سلسلهمراتب خارجی به افراد قدرت میدهد آن نفوذ و قدرت را در جایی که به صورت بهینه به آن تعلق دارد انتقال میدهد: در جایگاه دانش مفید اگر چه سلسلهمراتب و بوروکراسی نوآوری ایجاد نمیکنند, این افراد آزاد و قدرتمند هستند که باعث ایجاد; دانش, نوآوری, خودشکوفایی, و اعتماد به نفس فزایندهای که باارزش میشوند و ارتقا مییابند می شوند. [48] آمازون الکسا ، Airbnb برخی دیگر از موارد نوآوری مختل کننده هستند. اوبر مثالی از نوآوری مختل کننده نیست به این دلیل که در یک بازار ارزان یا جدید به وجود نیامده است. [۱۷] یکی از شرایطی که از نظر کلایتون ام. کریستنسن به عنوان مختل کننده در نظر گرفته می شود ، این است که کسب و کار باید از الف) پایه های سطح پایین آغاز شود یا ب) از بازار جدید آغاز شود. در عوض ، اوبر در سانفرانسیسکو ، یک شهر بزرگ شهری با سرویس تاکسی مستقر راه اندازی شد و مشتریان سطح پایین(قاعده هرم) را هدف قرار نمی داد یا بازار جدیدی ایجاد نمی کرد (از دیدگاه مصرف کننده). در مقابل ، UberSELECT ، گزینه ای که اتومبیل های لوکس مانند لیموزین را با قیمت تخفیفی ارائه می دهد ، نمونه ای از نوآوری مختل کننده است زیرا از بخش مشتریان سطح پایین نشات گرفته است - مشتریانی که وارد بازار سنتی لوکس نمی شدند.
منابع
1. Christensen 1997، ص. xviii. کریستنسن نوآوریهای "انقلابی" را "نوآوریهای پایدار" "ناپیوسته" توصیف می کند.
2. ^ اب رحمان ، ایرینی؛ و دیگران (2017) "فناوریهای نوظهور با اثرات مخرب: مروری" .مجله الکترونیکی PERINTIS . 7 (2) . بازیابی شده در 21 دسامبر 2017 .
3. ^ Bower ، Joseph L. & Christensen ، Clayton M. (1995)
4. ^ Bagehot (15 ژوئن 2017). "جرمی کوربین ، کارآفرین" . اکونومیست . پ. 53 .بازیابی شده در 23 ژوئن 2017 . تأثیرگذارترین ایده تجاری سالهای اخیر نظریه Clayton Christensen در مورد نوآوری مخرب است.
5. ^ پرش به بالا به:a b Wu، Lingfei؛ وانگ ، داشون ؛ ایوانز ، جیمز آ. (فوریه 2019). "تیم های بزرگ توسعه می یابند و تیم های کوچک علم و فن آوری را مختل می کنند". طبیعت. 566(7744): 378–382. doi:10.1038 / s41586-019-0941-9. ISSN1476-4687.
6. ^ "این دگرسنجی بالا 100 - 2019" . دگرسنجی . بازیابی شده در تاریخ 09/09/2020.
7. ^ Christensen 2003 ، ص. 49
8. ^ پرش به بالا به:a b Christensen 1997، ص. 47
9. ^ Assink ، مارنیکس (2006). "بازدارنده های توانایی نوآوری مخل: یک مدل مفهومی". مجله اروپا مدیریت نوآوری . 9 (2): 215–233. doi : 10.1108 / 14601060610663587.
10. ^ دورانتین ، آرنو ؛ فنموی ، گوتیه ؛ میت ، سگولن ؛ Pegon، Valérie (1 ژانویه 2017).نوآوری مخرب در سیستم های پیچیده . طراحی و مدیریت سیستم های پیچیده .صص 41–56. doi : 10.1007 / 978-3-319-49103-5_4 . شابک 978-3-319-49102-8.
11. ^ Acaroglu ، L. (2014). ایجاد تغییر: اکتشافات مربوط به تصویب یک رویه مختل کننده طراحی پایداری. [رساله دکتری ، م Royalسسه فناوری رویال ملبورن].
12. ^ Bower ، Joseph L. & Christensen ، Clayton M. (1995). با این حال مفهوم فناوری های جدید که منجر به تغییر عمده فروشی اقتصادی می شود ایده جدیدی نیست زیرا جوزف شومپیترایده تخریب خلاقانه را از کارل مارکس اقتباس کرد. شومپیتر (1949) در یکی از نمونه های خود از "راه آهن سازی غرب میانه همانطور که توسط مرکز ایلینوی آغاز شد" استفاده کرد. وی نوشت: "ایلینوی مرکزی نه تنها به معنای تجارت بسیار خوب بود در حالی که ساخته شده بود و در حالی که شهرهای جدیدی در اطراف آن ساخته شده بود و زمینی نیز زیر کشت رفته بود ، اما حکم اعدام برای کشاورزی [قدیمی] غرب را نوشت." Catching the Wave " بررسی تجارت هاروارد ، ژانویه - فوریه 1995
13. ^ پرش به بالا به:a b Christensen 1997.
14. ^ Christensen 1997 ، ص. 3
15. ^ Christensen 2003 .
16. ^ جانسون ، مارک ، کریستنسن ، کلیتون و دیگران ، 2008 ، "ابداع مجدد مدل کسب و کار شما ،بررسی بازرگانی هاروارد ، دسامبر 2008.
17. ^ پرش به بالا به:ب ج کریستنسن، کلیتون M .؛ رینور ، مایکل ای. مک دونالد ، روری (2015-12-01). "نوآوری مختل کننده چیست؟" . بررسی تجاری هاروارد(دسامبر 2015). ISSN0017-8012.بازیابی شده در 25/9/2019 .
18. ^ کانر فارست ، 1 مه 2014 ، 5:52 صبح PST ،https://www.techrepublic.com/article/startup-jargon-10-terms-to-stop-using/
19. ^ آدامز ، سوزان. "کلیتون کریستنسن در مورد آنچه در مورد نوآوری مخرب اشتباه کرده است" .فوربس . بازیابی شده در ۲۰۱۹-۱۰-۱۶ .
20. ^ Akkizidis، دریموناکوس؛ Stagars، Manuel (2016). وام در بازار ، تجزیه و تحلیل مالی و آینده اعتبار: ادغام ، سودآوری و مدیریت ریسک . ساسکس غربی ، انگلستان: جان ویلی و پسران. پ. 70. شابک 9781119099185.
21. ^ پرش به بالا به:a b c Christensen 1997، ص. 15
22. ^ Rajagopal (2014). شرکت معماری: مدیریت نوآوری ، فناوری و رقابت جهانی .باسینگستوک ، همپشایر: پالگریو مکمیلان. پ. 201. شابک 9781137366771.
23. ^ Christensen 1997 ، ص. من -3
24. ^ Christensen 2003 ، ص. 23-45.
25. ^ پرش به بالا به:a b Rajagopal (2015). اثر پروانه در بازارهای رقابتی: ایجاد تغییرات کوچک برای تفاوت های بزرگ. باسینگستوک ، همپشایر: پالگریو مکمیلان. پ.108.شابک 9781349493128.
26. ^ پرش به بالا به:a b c d Lepore، Jill(2014-06-23) ،"سالنامه های سازمانی: دستگاه اختلال: آنچه انجیل نوآوری اشتباه می کند." ، نیویورکر . منتشر شده بصورت آنلاین 2014-06-17 با عنوان "آنچه تئوری" نوآوری مخرب "اشتباه می کند".
27. ^ هفته، مایکل (2015)، "آیا نظریه اختلال پوشیدن لباس های جدید و یا فقط برهنه تجزیه و تحلیل نقدهای اخیر از تئوری نوآوری مخل؟"، نوآوری ، 17 (4): 417-428، DOI : 10.1080 / 14479338.2015.1061896 ، S2CID 146250314 | نوآوری: مدیریت ، سیاست و عمل 17: 4 ، 417-428
28. ^ زلنی ، میلان (2012). "فناوری پیشرفته و موانع نوآوری: از جهانی سازی تا محلی سازی".مجله بین المللی فناوری اطلاعات و تصمیم گیری . 11 (2): P 441. doi : 10.1142 / S021962201240010X . S2CID 34883719 .
29. ^ هاکسل ، ا. (2013). مصوبات تغییر: فعال شدن متن در Youthline NZ. (رساله دکترای منتشر نشده دکترا) ، دانشگاه دیکین ، ملبورن ، استرالیا. بازیابی شده ازhttp://dro.deakin.edu.au/view/DU:30061580
30. ^ بات، I. (2017). تکالیف به عنوان جنجال: سواد دیجیتال و نوشتن در کلاس . نیویورک ، نیویورک: روتلج.
31. ^ گاسمن ، الیور (مه 2006). "افتتاح روند نوآوری: به سمت یک دستور کار" (PDF) .مدیریت تحقیق و توسعه . 36 (3): P 223–366. DOI : 10.1111 / j.1467-9310.2006.00437.x . S2CID 10483066 .
32. ^ Christensen ، Clayton (ژانویه 1995). "فن آوری های مخرب موج گیر". بررسی تجاری هاروارد : P 3.
33. ^ گزارش توسعه جهانی بانک جهانی 2019: تغییر ماهیت کار.
34. ^ "دانشکده و تحقیقات HBS" .
35. ^ باوئر، جوزف (ماه مه 2002). "تغییر مخل" . بررسی تجاری هاروارد . 80 (5): P 95–101.
36. ^ زلنی ، میلان (ژانویه 2009). "فناوری و فناوری پیشرفته: از شبکه و موانع نوآوری پشتیبانی کنید". سیستم های مدیریت پیشرفته . 01 (1): P 8–21.
37. ^ زلنی ، میلان (سپتامبر 2009). "فناوری و فناوری پیشرفته: از شبکه و موانع نوآوری پشتیبانی کنید". Acta Mechanica Slovaca . 36 (1): P 6–19.
38. ^ Masaaki ، Kotabe ؛ اسکات سوان (ژانویه 2007). "نقش اتحادهای استراتژیک در توسعه محصول جدید با تکنولوژی بالا". مجله مدیریت استراتژیک . 16 (8): 621–636. doi : 10.1002 / smj.4250160804 .
39. ^ زلنی ، میلان (2006). "چرخه اتوپتیک دانش و اطلاعات: به سمت سیستمهای خرد". مجله بین المللی مدیریت و تصمیم گیری . 7 (1): P 3–18. CiteSeerX 10.1.1.334.3208. doi : 10.1504 / IJMDM.2006.008168 .
40. ^ Pett، J.، ها Kristall، M.، & ماک، D. (2017). فرصت ایجاد اختلال. حسابرس داخلی، 74 (3) ، 57-60.
41. ^ Michael G. Alles (2015) محرکهای استفاده و تسهیل کننده ها و موانع تکامل داده های بزرگ توسط حرفه حسابرسی. حسابداری افق : ژوئن 2015 صص 439-449
42. ^ مسیح ، مارگارت ه. Marc Eulerich و David A. Wood ، 2019 ، پاسخ حسابرسان داخلی به نوآوری مخرب . بنیاد حسابرسی داخلی شابک 978-1-63454-062-9
43. ^ گوا ، جیان فنگ ؛ پان ، جیاوفنگ ؛ گوا ، جیان شین ؛ گو ، فو Kuusisto ، Jari (فوریه 2019). "چارچوب اندازه گیری برای ارزیابی نوآوریهای مخرب" . پیش بینی فن آوری و تغییرات اجتماعی . 139 : 250–265. doi : 10.1016 / j.techfore.2018.10.015.
44. ^ پتزولد ، نیل ؛ لاندینز ، لینا Baaken، Thomas (ژوئن 2019). "نوآوری مخل از نظر فرآیند: یک مرور منظم ادبیات" . خلاقیت و مدیریت نوآوری . 28 (2): 157–174. doi : 10.1111 / caim.12313 . ISSN 0963-1690 .
45. ^ صدیق ، فواد ؛ حسین ، تسویر (2018-12-10). "بررسی نقش مدیران در پرورش نوآوری های مخرب" (PDF) . بازرگانی و بازنگری اقتصادی . 10 (4): 103–120. doi : 10.22547 / BER / 10.4.5 .
46. ^ صدیق ، فواد ؛ حسین ، تسویر؛ نسیم ، افشان (20-20-05-19). "فعالیتهای مخرب نوآوری مدیران: ساختار ، اندازه گیری و اعتبار" . تصمیم مدیریت . پیش چاپ (پیش چاپ). doi : 10.1108 / MD-08-2019-1047 . ISSN 0025-1747 .
47. ^ صدیق ، فواد ؛ حسین ، تسویر؛ نسیم ، افشان؛ میرزا ، محمد زیشان؛ سید ، احسن علی (10-10-0221). "پیگیری نوآوری های مخرب توسط مدیران میانی: اثرات مشتری مداری شرکت و اهداف دستیابی به تسلط" . مروری بر علوم مدیریتی . doi : 10.1007 / s11846-021-00456-x . ISSN 1863-6691 .
^ براون، برد (مارس 2014). "نماهایی از خط مقدم انقلاب تجزیه و تحلیل داده ها" . فصلنامه مک کینزی